حسن البنا را نمی شناسیم. یک جستجوی ساده در اینترنت، این حرف را ثابت می کند. حسن البنایی را نمی شناسیم که رهبر نزدیک ترین جریان اسلامی به انقلاب اسلامی ایران است. حسن البنایی که حتی بعضی از انقلابیون ما هم متاثر از او بودند.
البنا یک «مصلح» به معنى واقعى بود. او هیچگاه روى مسائل دینى به شیوه الازهر، با آن توضیحات و تبیینات نظرى، کار نکرد. او یک مرد «روحانى» به شکل متداول و سنتى نبود. البنا از اینکه درگیر مباحث پیچیده و طولانی کلامی شود پرهیز داشت. او معتقد بود زمان، زمان عمل است.
مکروه انجام نده تا عوام حرام مرتکب نشوند! در دوران کودکی با چند تن از دوستان انجمنی اسلامی راه انداختیم به نام «انجمن منع محرمات». ما برای کسانی که اعمال ناروا انجام می دادند و یا عبادات خود مخصوصا نماز را به جای نمی آوردند، نامه فرستاده و آنان
در پژوهشی که محمدعلی آذرشب، یکی از شخصیتهای معروف شیعه و از داعیان تقریب بین شیعه و سنی انجام داده است، خاطرات آیت الله محمدتقی قمی با حسن البنا را ذکر کرده است. در این تحقیق آمده است:
اشاره: شهید نواب صفوی رابطه تنگاتنگی با حسن البنا داشته و با وی همکاری می کرد. نواب یکی از مقالات حسن البنا را با مقدمه ای که بر آن می نویسد در نشریات زمان خود به چاپ می رساند. البنا در این مقاله اثبات می کند که آینده از آن اسلام است و تمدن غرب رفتنی
اگرچه سیدمجتبی میرلوحی(نواب صفوی) اولین پیام آور وحدت مسلمین نبود، یکی از شخصیت های انقلابی بود که در کوتاه ترین زمان، نقش برجسته ای در تاریخ معاصر کشورهای اسلامی از جمله مصر، اردن، عراق، فلسطین و ایران ایفا کرد.
نوع نگاه فدائیان اسلام و در راس
استاد سالم البهنساوى-یکى از متفکرین اخوان در کتاب خود میگوید: از زمانی که جمعیت تقریب بین مذاهب اسلامی شکل گرفت که امام البنا و امام قمی در آن سهیم بودند همکاری بین اخوان المسلمین و شیعه وجود داشت که منجر به بازدید امام نواب صفوی در سال 1954 از