حجت الاسلام دکتر الویری: توفیق این را داشتم که در نخستین کاروان سرزمین برادری حضور داشته باشم. بدون تردید یکی از خوشترین سفرهایم در مناطق سنینشین رقم خورد و هنوز از یافتههای آن سفر بهرهمند هستم
کاروران «ایران سرزمین برادری» یک کار دکوری و نمایشی نبود. یعنی هم شیعیان که مهمان بودند و هم اهل سنت که میزبان بودند، دلشان میخواست این دیدار صورت بگیرد. من احساس می کردم که از دیدن یکدیگر خوشحال هستیم
پس از چند روز اقامه ی نماز که عمدتا شیعیان لبنانی در آن شرکت می کردند، روز جمعه فرا رسید و بنده اعلام آمادگی کردم تا نماز جمعه را نیز برگزار نماییم لیکن شیعیان گفتند این خلاف توافق ما با اهل سنت هست!؟ زیرا آنان در نماز جمعه ما شرکت می کنند
به بیش از 50 کشور جهان سفر کرده بودند. در سفرهای متعددی دانشمندان به ایشان مراجعه می کردند و ضمن استقبال از سخنان ایشان، ابراز می کردند که ما گمان نمی کردیم برای وضعیت جهان اسلام، راه حلی مانده باشد، کاش زودتر با افکار شما آشنا می شدیم
بعد از گذشت سی و هشت سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، هنوز برخی گمان می کنند که این انقلاب، یک انقلاب شیعی بوده است! در حالیکه یک انقلاب اسلامی بود و شیعه و سنی در پیروزی این انقلاب سهم داشتند و دوشادوش یکدیگر در برابر رژیم پهلوی مبارزه کردند
پرسیدم : پس کی می خواهید استراحت کنید؟ تا دیروقت فرصت استراحت نخواهیم داشت! پیرمرد گفت : وقت برای خواب زیاد است! باید از این فرصت های محدودی که در این اماکن مقدس هستیم حداکثر استفاده را ببریم و به زیارت برویم.
شیخالقراء مصری، بهعنوان «شهروند افتخاری ایران» نامیده شد...و گفت: «مصر و ایران در دو ویژگی مشترک هستند: اول محبت اهل بیت(ع) و دوم، قرائت و تلاوت قرآن. و با این دو خصیصه مشترک، در واقع و در آن واحد هم مصری و هم ایرانی هستیم...»
هیکل: «مردم مصر از دوران صدر اسلام، آشنایی با اهل بیت پیامبر داشته و آنها را در خاک خود جای داده و محترم شمرده اند و شما احترامی را که مردم مصر به اهل بیت می گذارند، شاید در هیچ کجا، حتی کشورهای عراق و ایران و لبنان هم نظیر آن را ندیده باشید»
سفر آقای احمدینژاد به قاهره از 20 تا 22 بهمن 1391 تاریخ ساز شد...شیخ احمد الطیب شیخ الازهر از این گله کرد که عدهای در مصر شیعه شدهاند و ایران مسئول آن است...اما آقای احمدینژاد گفت: ما مسئولیتهای بزرگتری در جهان اسلام داریم... ما همه مسلمان هستیم.
در این روزها که خبر ارتحال عالم فرزانه سید شهاب الدین شهیدی، مفتی بزرگ احناف در شهر خواف به گوشم رسید به یاد ملاقات چند ماه قبل مان با ایشان افتادم. ایشان در آن دیدار، خاطراتی از رویه ها و مسلک های علمی موجود در پاکستان را بازگو کردند
سردار شهید محمود کاوه از فرماندهان بلندآوازه دوران دفاع مقدس می باشد که در جوانی به شایستگی به فرماندهی تیپ شهداء منصوب شد. او در حالیکه در کردستان مشغول مبارزه با ضد انقلاب ها بود به امر تحکیم وحدت نیز اهتمام داشت
شیخ عبدالناصر جبری مؤسس و ریاست کلیه الدعوه اسلامیه بود...وقت نماز سجادهای برایشان پهن کردم ولی به احترام فقه شان تربت نگذاشتم. وقتی به نماز ایستادند رو به من کرده و فرمودند: چرا برایم تربت پاک امام حسین(ع) را نگذاشتی؟