اگر مدخل تقریب را سیاسی کنیم، به این معناست که تقریب بین فرقه ها با عنوان اولی جزء شرع نیست و چیزی به نام تقریب بین مسلمانان در متون قرآن و سنت وجود ندارد، و ضرورت و اضطرار مسلمانان را وادار به همگرایی و همبستگی کرده است و چنانچه این ضرورت نباشد وحدتی هم نیست.
چرا رُفِعَ القلم؟ این از کجا آمده است؟ انحراف مسیحی در طایفه ی شیعی روزنهای پیدا میکند که بتواند وارد شود، اگر بخواهد بگوید از تعالیم امام صادق است، هرگز کسی نمیتواند قبول کند. همه میدانند امام صادق شیعه را به تقوا و اجتناب از گناه دعوت میکند.
در عالم بدون منطق، هرنوع حرکت علمی - فلسفی مخالف با اصول تحجر قرون وسطایی، چه از سوی فقیهی ابراز شود یا فیلسوف و مفسر قرآن، از نظر آنان موجب «کفر» و «فسق» و «خروج از دین» می گردد.
کافران، برادران و خواهران نوعی ما هستند. ولی مسلمانان، علاوه بر اینکه برادران و خواهران نوعی مایند، برادران و خواهران دینی ما محسوب می شوند. پس در اینجا تجاذب و تعاطف و تعامل، از نیروی مضاعفی برخوردار است. برادران و خواهران نسبی مسلمان، یک درجه به ما نزدیک ترند.
مطرح کردن مسائل خلاف، در مجمع عدل و انصاف، مستلزم جوی پاکیزه و صاف از اتهام و اجحاف است. پس باید ابتداء اخوت را تحکیم بخشید و حلاوت و صمیمیت را به مذاق اشتیاق چشید و پرونده شقاق را در هم نوردید و ریشه کینه را از سینه برکشید، آنگاه در فضائی آکنده از مودت بتحکیم وحدت پرداخت، ساده ...
آری متابعت أهواء ما را متفرقه کشانید. و از سریر عظمت بر خاکستر مذلت نشانید. سلطه جویی بغاة طغاة از یک طرف و سلطه پذیری جهال از طرف دیگر مصائب و مأساة آفرید. جمع ما را به فرقه، و عزت مان را به ذلت، و شکوهمان را به ستوه آوردند.
فرمود: با آنان نماز بگزار، همانا، نمازگزار با آنان در صف اول، مانند کسى است که در راه خدا شمشیر کشیده است. بدین سان وحدت عملى تحقق مىیابد.
علت ضعیف بودن سند این روایت آنست که دستکم سه تن از واسطه های نقل این عبارت، از سوی رجال شناسان عالیقدر شیعه متهم به ضعف و غلو (انحراف از تشیع از سنخ افراطی گری) شده اند بنابراین سندش به شدت ضعیف است.
هیچ روایت معتبری نداریم که ائمه(ع) توصیه فرموده باشند که شیعیان این دو نفر را با ذکر نام لعنت کنند. آنچه در زیارتهای مشهور و معتبر داریم نیز «لعن کلی ظالمان» است و در هیچ زیارت معتبری با ذکر نام به لعن حضرات ابوبکر و عمر پرداخته نشده است.
مسئله رویارویی استکبار و استضعاف: جریان حاکم در جهان اسلام باید از حالت دفاعی و انفعالی در برابر حملات پی در پی نیروهای استکبار جهانی خارج شود...
در غیر این صورت، چون نیرویی از آنان دفاع نخواهد کرد، مستضعفان جهان به لقمه ای چرب در دست استکبار جهانی بدل شده به راحتی از حلقوم ...
بشر امروز خود را جهانی می یابد و به همین اندازه می خواهد در جهان حاضر باشد و قرآن نیز او را با چنین حضوری همراهی می کند...
وحدت اسلامی فراهم کننده قدرتی حقیقی است که پس از خداوند متعال، تکیه گاه استواری برای مسلمانان در رویارویی های فرهنگی و تمدنی به شمار می رود...