چرا روایات ابواب تقیه برای مردم خوانده نمی شود و چرا منابر ما خالی از نقل این روایات است؟ چرا این روایات در حوزه های علمیه کمتر مورد بحث قرار می گیرد و درس های خارج فقه ما خالی از بحث های جامعی در این حوزه است؟
در دام اشتباهاتی با رنگ و بوی طائفه ای نیافتید که این اشتباهات به تقسیم و تجزیه منطقه همانند آنچه که در اندلس در دوره اموی رخ داد، ختم شود. هیچ کس نمی تواند منکر این شود که روند خشونت های طائفه ای میان اهل تشیع و تسنن به ویژه در مصر، سوریه، عراق و لبنان رو به افزایش است.
همگان بر سر این امر توافق نظر را دارند که دشمن مسلمانان«اسرائیل» است. به همین دلیل همه ما باید برای آزاد سازی فلسطین با این دشمن برخورد کنیم. ما شاهد این مساله بودیم که نتایج توجه به مساله فلسطین چگونه عاملی برای همگرایی میان اهل تسنن و تشیع بوده است.
اخیرا یک همه پرسی در میان مسلمانان در 114 کشور در جهان انجام شده است که نشان می دهد 67 درصد از مسلمانان وحدت میان مسلمانان را خواستار هستند. 67 درصد عدد بسیار بالایی است. این یعنی اکثریت غالبی از مسلمانان جهان خواهان وحدت هستند. اقلیتی وجود دارند که تفرقه ی میان مسلمانان را می ...
در هیچ موردی دیده نشده است که ائمه اطهار- علیهم السلام- بخواهند عنوانِ مسلکِ مسلمانی را تغییر دهند بلکه مهم برای اهل بیت- علیهم السلام- آگاه ساختن مردم نسبت به حق و باطل بوده است، آگاهی می تواند آنها را ملزم به انتخاب راه حقی کند که توسط آن بزرگواران ترسیم شده است
وحدت حتی مصنوعی و تشریفاتی اش به مراتب بر هر نوع تفرقه ای شرف دارد. اما نیاز به تشریفات و تصنع نیست. اگر نگاه علمی و منطقی به منابع طرفین شود، خواهیم دید که نیازی به تشریفات و تصنع نیست. وحدت ریشه در سنت مذاهب اسلامی دارد.
محبت حضرت زهرا «س» محدود و محصور به شیعیان نیست. محبت ایشان در میان تمامی مسلمین مشترک است. برای نمونه چند شعر از شعرای بزرگ اهل سنت در وصف حضرت سیدالنساء «س» را می آوریم:
ما باید زیر سایه مقام معظم رهبری و نظام مقدس جمهوری اسلامی وحدت و همدلی خود را حفظ کنیم. مقام معظم رهبری می فرماید که هرگونه گفتار و رفتاری که به دست دشمن بهانه بدهد و موجب اختلاف میان مسلمین شود، شرعا حرام است.
این بار سوال ما این بود که چرا دغدغه تمدن سازی در حوزه های علمیه ما کمرنگ است؟چهار تن از روحانیون پاسخ های متفاوتی به سوال ما داده اند
برای اینکه علم ما مولد و تمدنساز شود و از رویکرد سلب و نفی، صرف نظر کند، راهی طولانی در پیش داریم.
اگر چه بحمدالله، پس از انقلاب، شمه ای از نگاه تمدّنی و تأثیر آن در منطقه، مسلمان ها و جهان مشاهده شده ولی عدم دقت به جریان های بین المللی و تأثیرگذاری انقلاب اسلامی بر آن ها و کم توجهی به نقش نظریه پردازی حوزه در این حیطه، موجب شده حوزه به این ظرفیت توجه نکرده و حرکت در مسیر تمدن ...
اگر حوزه به فکر تحول در این ساختار سنتی که دارد کارآیی خود را به کلی از دست می دهد نباشد، باید خود را برای به تاریخ پیوستن آماده کند.