باید گفت که سنیگری واقعی، تسنن اموی نیست. همانطور که تشیع واقعی نیز تشیع صفوی نیست. تسنن محمدی، تشیع علوی است.
ایرادهای پیش گفته بر دلالت و مضمون حدیث، مانع از اطمینان یافتن به صدور آن می شود، زیرا از جمله تضعیف کننده های چگونگی روایت به شمار می آید که از اطمینان یافتن به آن جلوگیری می کند تا چه رسد از یقین به صدور آن از پیامبر(ص)...
ما در برابر نبردی طولانی و سلسله وار بین اولین خلیفه خدا و اولین دشمن او قرار داریم. بین سلسله انبیاء خدا وسلسله دشمنان خدا، بین آدم ابوالبشر و شیطان، بین نوح و اردوگاه فساد، بین ابراهیم و طاغوت پرستی میان موسی و فرعون و میان فخر کائنات حضرت محمد (ص) و همه انحرافها وشرک، همواره ...
ما اختلاف را انکار نمی کنیم و هم چنین، وجود گروه هایی را که دیدگاه های گونه گون دارند، منکر نمی شویم، لیک شمار این گروه ها به هفتاد و سه را انکار می کنیم، بودن آنها در آتش را انکار می کنیم و تمامی اندیشه هایی را که این حدیث بیان می کند، نمی پذیریم...
مدل امام و رهبری برای این مساله، توسعه جدی رخداد انقلاب ایران -تشکیل نظام اسلامی- در سایر امت اسلامی و ایجاد بستر تمدن بزرگ اسلامی از این طریق است و این، یعنی عنصر همگرایی امت، در این مدل خیلی پررنگ است...
در یکی از روستاها که حزب منحله دموکرات عروسی داشته برای یکی از اعضایش، به جای حیوان یک نفر از برادران سپاهی اهل تشیع با یک نفر از برادران پیشمرگ مسلمان اهل سنت در کردستان را می آورند و درجلوی پای عروس و داماد ذبح می کنند. اما کسی نیست، کسی نبوده که این را به سمع مسلمانان جهان ...
روشن است که لعن نمادها و رهبرانی که دیگری آنان را تقدیس و احترام می کند، وی را وا می دارد، با نمادهایی که فرد لعنت کننده آنان را تقدیس می کند، به مقابله به مثل برخیزد. اگرچه این نمادها نمایانگر حق و درستی باشد و ارزش والایی داشته باشد و به همین دلیل، خداوند از دشنام دادن خدایان ...
از آموزه ها و آداب اسلامی چنین به دست می آید که لعن به هیچ روی از اخلاق انسان مؤمن نیست، زیرا شایسته نیست که مؤمن لعن کننده باشد و آن را در کارهای کوچک و بزرگ به کار گیرد و عنان زبانش را در لعن کردن این و آن رها کند.
مسلمانان به دو گروه بزرگ سنی و شیعه تقسیم شده اند. با اینکه دو گروه به خدای یکتا و به رسالت محمد(ص) ایمان دارند ودر برابر عناصر اعتقاد که دین با آنها استوار میماند و وسیله نجات میباشد، متفق القول میباشند.
تنها و تنها با "وحدت اسلامی" است که اقدامات عمرانی هماهنگ می گردد، وسایل برقی فراهم می شود، روح تمدن جلوه می کند، فروغ آسایش در آفاق زندگی می تابد، و یوغ بردگی از گردن همه برداشته می شود...
این متون و جز آن تأکید دارند که اسلام بی گمان نمی خواهد که زبان ناسزاگویی بر روابط شخص با دیگران حاکم شود، زیرا این زبان افزون بر این که با اخلاق ناسازگار است، نه حقی را به اثبات می رساند و نه باطلی را...
از آیات قرآن و از روایاتی که یا در ذیل آیات قرآن نازل شده، وارد شده، یا مستقلا در ذکر معنای تقیه به کار رفته ، استفاده میکنیم، این است: تقیه یک وسیله ای است برای رساندن انسانِ با هدفی به هدفش، این مجمل قضیه.