همراه با پیشمرگان مسلمان حسابی گریه کردیم و سرمان را به دیوار می کوبیدیم، بعضی ها روی زمین می غلتیدند، بعضی ها بلند بلند نوحه کردی میخواندند...
اتفاقات جوری رقم خورد که رحلت امام باعث همبستگی و همدلی بین توده های مردم کردستان و حاکمیت شد، همان چیزی که شاید دشمنان برعکسش را تصور می کردند. شاید بتوان گفت درصد بسیاری از مردم با رحلت حضرت امام، انقلاب را شناختند.
ای زید! با مردم [عامه و اهل تسنن] با اخلاقِ خودشان معاشرت کنید، در مساجدشان نماز بگزارید و مریضانشان را عیادت کنید و در تشیع جنازههایشان حاضر شوید و اگر توانستید امام جماعت یا مؤذن آنها شوید این کار را بکنید که اگر شما چنین عمل کردید؛ خواهند گفت: اینان جعفریاناند، خدا او را ...
اگر بخواهیم از هماهنگى میان اجزاى بدنه امت اسلامى سخن به میان آوریم، به ناگزیر باید پیش زمینه هاى تحقق این وحدت را مورد توجه قرار دهیم. بخشى از این پیش زمینه ها به حوزه اندیشه، و در حوزه اندیشه نیز فرازهاى بسیارى به فقه ارتباط می یابند.
ماه رمضان باید قبل از هر چیز ملهِم احساس همسنگر بودن و در کنارهم بودن به عنوان امت اسلامی اولا؛ و وصل شدن و پیوند خوردن با امتهای دیگر ثانیا باشد.
اگر مجموعه اصول مذهبی مذاهب مختلف دربردارنده انکار صریح اصول دین نبود و فقط شامل عقایدی بود که از دیدگاه مخالفان آنان "ملازم" با انکار نبوت و یا توحید(اصول دین)است، آیا اعتراف صریح این مذاهب و پیروان آنها به اصول دین بیاعتبار بوده، ناهماهنگی مذکور مانع تطبیق اصول دین بر ...
میفرمود: «بحث در خلافت حالا بیفائده است ولی بحث در اعتبار فتاوی و آراء عترت به استناد همین حدیث، مورد نیاز امروز جامعه اسلامی است» سخن آن بزرگمرد بسیاری از فضلای حوزه و علمای خارج حوزه را قانع کرد.
این نشان از ناآگاهی ما نسبت به برادران سرزمینمان می داد. که ریشه بسیاری از مشکلات هم به خاطر همین ناآگاهی ها و عدم شناخت درست است.
یک طرف معتقد بود که اعتماد کردن به «وعده» های کسانی که ناوگان پنجم دریایی آمریکا و حمایت عربستان سعودی پشت سرشان است غلط است و آنها نیازی به احترام به رای مردم نمی بینند لذا باید با منطق قرآنی امام خمینی، مردم را به میدان آورد تا قیام به قسط کنند و پوزه استبداد وابسته را به زمین ...
آیت الله بروجردی مسائل مهم مورد اختلاف را ریشه یابی می کرد، زمان طرح آن مسایل را از لحاظ تاریخی و اولین باری که مطرح شده در نظر می گرفت، و ریشه اختلاف را به طور معقول و دور از احساس و بد بینی بررسی می فرمود، و نخست حدود اتفاق و اختلاف را در آن مسایل مشخص می کرد و ابتدا ...
از برادران اهل سنت تقاضا داریم درباره ی ممنوع بودن نقد و خرده گیری بر رفتار برخی صحابه، بازنگری نمایند...از شیعیان امامیه نیز می خواهیم بدون درنظر گرفتن رسوبات تاریخی و مذهبی، دیدگاهشان را درباره ی صحابه بازبینی نمایند.
در واقع روابط مردم در سطح بین الملل در شهر مشهد بسیار ضعیف است. مساجد ما هیچ ارتباطی با حوزه بین الملل شهر مشهد ندارند. نه با زائران خارجی ارتباط دارند نه اقدام بین المللی انجام می دهند...وظیفه فرهنگ سراها کارهای در سطوح پایینی جامعه است؛ تشویق کردن، تقویت کردن یک موضوع و اندیشه ...
انگیزه اصلی از تألیف این کتاب که رویکردی نظری و تا حدی کاربردی دارد، فهم، تبیین و تولید محتوا در خصوص وحدت جهان اسلام است.
تکیه کلام ها و تعبیرهاى شرف الدین, قطعیت حرمت تکفیر را به خوبى مى نماید. کلماتى از قبیل (نعوذ بالله) و (نبرأ إلى الله) ـ که نوعاً در مورد گناهان بزرگ و غیر قابل انکار استعمال مى گردند ـ را مى توان در تعابیر وى نسبت به تکفیر مشاهده نمود
در اصول کافی از امام صادق (ع) نقل شده است که ایشان فرمودند:
اسلام همان ظاهری است که مردم به آن پایبند هستند، شهادت به توحید و نبوت رسول اکرم، برپاداری نماز، پرداخت زکات و حج گزاردن خانه خدا و به جا آوردن روزه ماه رمضان، این همان اسلام است»
عجیب است ایشان مدتی مورد لعن برخی شیعیان قرار گرفته بود ودر برنامه های ایام عاشورا در کربلا و جاهای دیگر، دستجات شیعیان از او تبری میکردند: «آه من العاملی فتواه...»
مساله مهم این است که در کشورداری مبتنی بر مبانی دینی، اگر از اصول مان عدول کنیم، هیچ ضمانتی وجود ندارد که ما نیز در آینده و با بروز بسترها و زمینه ها، با چنان بحران هایی مواجه نباشیم!
محمد عبدالرحیم السّایح درباره راهکارهای تقریب بین مذاهب اسلامی در مباحث اصول دین صحبت کرده و امکان رسیدن به وحدت عقیدتی را بر اساس آموزههای قرآن و سنت و عقل مورد تجزیه و تحلیل کلامی قرار داده است.
شرف الدین در نگاه موضوع شناسانه خود به وحدت, واقعیت آن را وضعیتى مشحون از صلاح, خیر و مصلحت مى دید, و ماهیت تفرقه بین مسلمانان را فساد, شکست و عقب ماندگى به شمار مى آورد. او طبق این منطق, عوامل تفرقه انگیز را در زمره مفسدان قرار مى دهد.
مسلمان بودن که اخوت دینی و حقوق اسلامی را برای فرد به ارمغان میآورد، غیر از مؤمن بودن است و نباید انتظار داشت تا ایمان قلبی مسلمانی ثابت گردد و سپس به او احترام نموده و با وی به مدارا و محبت پرداخت.
سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ
مشکل تکفیر از این ناشی می شود که با لازم گیری از کلام انسانی بر او حکم به کفر می شود. از این رو، چنانچه شخصی دیدگاهی خاص داشت که آن دیدگاه برای ما در بر دارنده و مستلزم دیدگاهی کفرآمیز است، او را تکفیر میکنیم. در حالی که، کفر آن شخص ضروری نیست!
بررسی سیره ائمه علیهم السلام در قبال دیگران اتفاقا نشان از تاکید بر اشتراکات و پرهیز از طرح مباحث مورد اختلاف دارد تا بتواند محملی برای محبت و همدلی و همکاری و همراه سازی مهیا شود و البته طبعا اینگونه نیست که در صورت نیاز از بیان عقیده خود و اثبات صحت آن ابا داشته باشند.
وحدت باید ذاتی باشد، نه عرضی و تحمیلی. اگر گروهی برای مقابله با دشمن مشترک، به صورت موقت کنار هم گرد آیند، وحدت پدید آمده، عرضی و زایل شدنی است. وحدتی که ذاتی و خودجوش باشد، از روی تاکتیک و استراتژی نیست، بلکه در درون مسلمانان، نهادینه میشود؛ چه دشمنی پیش رو باشد یا نباشد.