«نورعلی» آینه زندگی نورعلی شوشتری است. قطعاتی از یک زندگی که کنار هم راوی انسان تراز انقلاب اسلامی است و مردمی بودن و سادگی یک «مرد» را در صد و چهل قاب به تصویر میکشد. در کنار بیش از صد تصویر، از سربازی تا آسمانی شدن مردی که جایش خالی است اما راهش هنوز من و تو را صدا میزند.
بهمحض ورود به اتاق، با قاب عکس بزرگی مواجه میشویم که تصاویر شهدای طایفۀ شاهوزهی بر آن نقش بسته است. طایفۀ شاهوزهی بیش از بیست شهید تقدیم انقلاب اسلامی کردهاند. جالب اینجا است که در این خانه هم از خدمات شهید شوشتری میشنویم.
از اول انقلاب ده ها نفر مثل شهید شوشتری به سیستان و بلوچستان آمدند و رفتند. همه هم حرف از وحدت و برادری زدند. اما فقط او بود که «شوشتری» شد و نماد وحدت. بررسی اینکه چرا شهید شوشتری ...
شاید جای سوال باشد که چرا برخی از شهادت این مرد بزرگ خوشحال بودند؟ چون سالها بلوچ را به عنوان اشرار و ضدنظام معرفی کرده بودند و حالا این مسئول بلند پایه در سیاه چادر چوپانان بدون تمهیدات نظامی مینشست. این خوشایند تروریستها نبود.
تغییر ذهنیتی که شهید شوشتری در مردم نسبت به نظام و سپاه به وجود آورد، بزرگ ترین خدمت او در منطقه و نزد برادران اهل تسنن است؛ حتی ذهنیت ملت نسبت به استان سیستان و بلوچستان و قوم بلوچ. چنانچه خودش در جایی گفته است: امیدوارم خون من باعث آبادانی و عمران در این استان بشود.
- ببینید! چه قدر ما اینها را رها کرده ایم و ازشان غافل شده ایم که خواسته های شان را عین یک بچه که خواهش هایی کوچک از دیگران داشته باشد، به زبان می آورند! در حالی که هرکدام شان ریشی سپید کرده و سن و سالی ازشان گذشته است! این کف خواسته یک شهروند ایرانی است که توقع داشته باشد نظام به ...
اساسا راه برون رفت از واگرایی را با محبت می توان گشود. او نیز اگر به طایفه ای برمی خورد که مثلا دویست نفر بیکار در آن وجود داشت، به دور از گداپروری، می گفت که صنایعی همانند بسته بندی خرما را باید توی این منطقه وارد کنیم تا این تعداد آدم بیکار دست به کار شوند. و بلکه با ایجاد ...
ما مدیون مردم سیستان و بلوچستان هستیم و می باید دین مان را به ایشان ادا کنیم. تا امروز از نزدیک آنان را نشناخته بودیم، بلکه از دور نگاه می کردیم و با تبلیغاتی که علیه مردم بلوچ می شد، تصویری نادرست در ذهن مان پیش می آورد! حالا که وارد سیستان و بلوچستان شده ام، می بینم که مسیر ما ...
اساسا بلوچ ها را خیلی بیش تر از ما تحویل می گرفت؛ طوری که ما گاهی حسودی مان می شد و به خودمان می گفتیم که هرچه نباشد، ما با او مانوس تر و آشناتریم و حق آب و گل داریم!
اسلحه را که برمی داشتیم تا برای ماموریت همراهش برویم، می گفت که زیاد این چیزها را توی چشم مردم نیاورید، تا دیدشان ...
قبل از ورود شهید شوشتری به استان بر اساس سیاست اشتباهی که برخی پیش گرفته بودند به تدریج نیروهای انتظامی و نیروهایی را که با ملت سروکار داشتند از اهل سنت و بومی ها خالی کردند، یعنی از قبل هرکسی بود بازنشسته شد و دیگر نیروی بومی جدید نگرفتند و این نیرو ها به طور کلی و یک دست ...