کلیم صدیقی علیرغم خدمات بی شائبه اش به اسلام و انقلاب اسلامی نزد ما چهره ای ناشناخته است و این مسئله ای به شدت تاسف آور و دردناک است.
اکنون زمان آن فرارسیده است تا در جهت ادغام مجدد جوامع اسلامى و از میان برداشتن مرزهاى مصنوعى و حکومتهاى وابسته در جهان اسلام وارد عمل شویم. پیروزى کذایى غرب بر اسلام در قرن بیستم در عمل به پایان عمر خود رسیده است.
با ظهور انقلاب، اهمیت و ضرورت فوریِ قسمت اعظم فعالیت های آکادمیک من از میان رفت. پی بردم که پیچیدگی واقعیت انقلاب به حدی است که دنیای خارج از ایران قادر به درک آن نیست...
در فصل سوم مرحوم صدیقی بحثی تئوریک درباره علوم سیاسی موجود مطرح کرده و می گوید علوم سیاسی حاضر، علمی است که منافع غرب را دنبال می کند و ما برای تحقق تمدن اسلامی ناگزیر از تاسیس علمی جدید در حوزه سیاست هستیم.
او برای این منظور سالها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت می کرد. بوجود آمدن انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی برای او مانند رویایی بود که به حقیقت پیوست. او انتظار داشت که این رویایی باشد که سالها پس از مرگش به تحقق بپیوندد.
همانطور که مؤسس این نهاد دکتر کلیم صدیقی در نظر داشت، پارلمان حرکت تازه ای در نظام سیاسی مسلمانانی است که در اقلیت قرار دارند و با تمام مشکلات اقلیتها روبرو هستند