در حال بارگذاری ...

در اندونزی اکثر خانه ها چوبی است وقتی رعد و برق می زند زود آتش می گرد. در یک منطقه ای بر اثر رعد و برق، آتش سوزی رخ داد و همه خانه ها آتش گرفتند به جز یک خانه! وقتی رفتند علت را بفهمند، دیدند عکس امام خمینی(ره) روی دیوار آن نصب بود.

حجت الاسلام حسن تونو از طلبه های وهابی است که تحت تاثیر امام خمینی(ره) شیعه شده و از سال 61 در قم ساکن است. در خصوص تاثیر انقلاب اسلامی و اندیشه های امام خمینی(ره) با وی گفتگو کردیم.

 

معرفت نسبت امام(ره) و مقام معظم رهبری خیلی سخت هست

من همیشه درتلویزیون و دانشگاه ها گفتم که اگر خدا خبر بدهد که من به کفش ایرانی ها رسیدم، خدا را شکر می کنم! چون علم دین، علم انقلاب، علم نسبت به امام(ره)، معرفت نسبت امام(ره) و مقام معظم رهبری خیلی سخت هست. مکن است چیزی شنیده باشیم از رهبر، ولی یک چیز دیگر فهمیده باشیم. و فرض اینکه فهمیدیم، تطبیق آن موضوع مشکل هست. ولی نباید مأیوس بشویم. باید تلاش کنیم لذا اگر من به عنوان یک ریگی در کفش ایرانی نباشم و کفش ایرانی باشم این افتخار من است. بلا تواضع این اعتقاد من است!

 

آمریکا را ایران تحقیر و کوچک کرد

وقتی از طریق همین مجله «محبوبه» از تسخیر لانه جاسوسی خبر دار شدیم خیلی خوشحال شدیم چون آن آمریکایی را که با تکبر دنیا را اداره می کرد و سلطنت و سیطره داشت، چه مستقیم و چه غیر مستقیم - مثل فروختن اسلحه و ...- ایران تحقیر و کوچک شان کرد.

آن موقع اندونزی تحت حکومتی مثل حکومت مصر در زمان حسنی مبارک بود. خفقان خیلی شدید بود. لذا مردم یا مثلا دانشجویان را از کودکی، شیرِ ملی گرایی می خوراندند، تا لوازمش هم بیاید و آن عبارتست از اینکه اسلام نمی تواند دنیای پلورال دسته جمعی را که انواع ادیان آنجا زندگی می کنند ادره کند. آنها نفهمیدند که در زمان پیغمبر اسلام(ص) هم کفار در مدینه بودند ولی ایشان اداره می کردند. به علت تبلیغات سوء، مردم استعداد تظاهرات ضد آمریکا را ندارند. چون لوازم ملی گرایی آمریکاگرایی می شود! یا مستقیم یا غیر مستقیم!

 

از دستور امام(ره) برای سلمان رشدی خوشحال شدم

وقتی که سلمان رشدی، آن کتاب را نوشت امام(ره) دستور ارتداد دادند بعضی از اندنزی ها آن هم کم - اگر من یادم نرفته باشد اقلیت - با امام(ره) موافق بودند ولی اکثریت سکوت کردند یا خبر نداشتند یا بعضی می گفتند این کتاب اشکال دارد ولی نه تا این حد که که موجب کشتن بشود. بنده وقتی خبردار شدم خیلی خوشحال شدم.

 

شما مبلغان باید درباره مستبصران جدید، صبر داشته باشید

در اهل سنت به خصوص در اندونزی گریه برای مرد عیب هست و اگر گریه کنی می گویند: «زن شدی؟» و اگر می خوای گریه کنی باید در سینه باشد.

چون روایتی از عایشه نقل می کردند که پیغمبر گریه نمی کرد. اگر گریه می کرد در سینه گریه می کرد .... لذا مردم گریه کردن برای مرد را عیب می دانستند. وقتی من شیعه شدم، فهمیدم ائمه مظلومند به خصوص امام حسین(ع) ولی نمی توانستم گریه کنم، ولی تلاش کردم. هر وقت سینه زنی بود می رفتم سینه می زدم ولی گریه ام نمی گرفت یعنی اشکم نمی آمد. عزاداران حسین حسین می گفتند و می دویدند. من هم همین کار را انجام می دادم ولی نمی توانستم گریه کنم ولی خیلی تلاش کردم تا اینکه بعد از سه سال توانستم گریه کنم! لذا شما مبلغان نیز باید درباره مستبصران جدید، صبر داشته باشید. اگر گریه نکردند شما استقامت داشته باشید و دل شما نشکند که چرا گریه نمی کنند؟

 

ژنتیک فرهنگی خیلی فرق دارد با "ژنتیک اهل بیت علیهم السلام"

هنوز هم ما تلاش می کنیم تا گریه کنیم حتی شاگردم گفت: «استاد، من گریه کردم به خاطر اینکه نمی توانستم به امام حسین(ع) گریه کنم.» یک سیدی شیعه شد مثل ما مستبصر شد و به من گفت: « استاد، من واقعا گریه کردم به خاطر اینکه برای امام حسین(ع) نمی توانستم گریه کنم.» این اثر فرهنگی قبلی هست. من اصطلاحا می گویم "ژنتیک فرهنگی" که ژنتیک فرهنگی خیلی فرق دارد با "ژنتیک اهل بیت علیهم السلام"

 

 

خاطرات بعد از انقلاب

من در اندونزی یک شاگرد دارم، خانه های اندونزی مثل خانه های اینجا نیست. آنجا همه اش درخت و رودخانه هست. لذا بعضی خانه ها با چوب یا بامبو ساخته می شود. این شاگرد ما یک خانه ای در وسط خانه های دیگر اجاره کرد. این خانه ها به هم چسبیده بودند و پشت این خانه ها پرتگاه بود. صاحبخانه یک ارتشی بود و در اندونزی همه از ارتشی می ترسند. وقتی فهمید شاگرد من شیعه است با ناسزا و... از خانه با بی آبرویی اخراجش کرد. در اندونزی 5 ماه باران و 5 ماه بی باران و دو ماه مخلوط، همراه با رعد و برق هست. بعد از بیرون انداختن شاگردم، یک برق آسمانی به آن خانه زد و آن را به پرتگاه انداخت. بدون اینکه بقیه خانه ها که به آن چسبیده بودند، آسیب ببینند.

 

خانه ای که عکس امام(ره) داشت آتش نگرفت!

در اندونزی اکثر خانه ها چوبی است وقتی رعد و برق می زند زود آتش می گرد. در یک منطقه ای بر اثر رعد و برق، آتش سوزی رخ داد و همه خانه ها آتش گرفتند به جز یک خانه! وقتی رفتند علت را بفهمند، دیدند عکس امام خمینی(ره) روی دیوار آن نصب بود.

 

یکی دیگر از همسایه های بنده نقل کرد که من خودم دیدم، شخصی که روی منبر امام خمینی(ره) را تکفیر کرده بود، فلج شد و بعد از یک هفته مرد. به نظر بنده وقتی برهان کافی نیست و انقلاب اسلامی ایران و علما آثارشان به آنجا نمی تواند برسد یا ترجمه نشده است، خدا از راه دیگر معجزه می کند و دین را مطرح می کند. جالب است که همین عکس امام(ره) را گروه اخوان آنجا پخش می کردند. در همین مجله «محبوبه» اگر عکس امام(ره) بود، محبان امام(ره) آن را چاپ می کردند و بقیه از آن کپی می گرفتند.

 

اثرات بدخلقی با شیعیان

پدر خانم بنده در «رادیو اکبر» که برای وهابیون است کار می کرد و عالم ترین علما، در شهر بود و خیلی معروف بود. وقتی که ایشان شیعه شد در سال 1983 ، ایشان را از رادیو اخراج کردند بعد از مدتی رئیس رادیو به همراه همسر پنهانی اش  با یک درختی تصادف کرد و مرد. مردم گفتند این اثرات بدخلقی با شیعیان هست.

 

در زمان جنگ از تظاهرات ایران خیلی تعجب می کردم

وقتی جنگ تحمیلی بر علیه انقلاب اسلامی ایران آغاز شد، بنده از طریق استاد حسین حبشی از قضیه باخبر شدم. ایشان رادیویی داشت و از طریق رادیو بین الملل با خبر شد. چون خبر داخلی معتبر نبود و کنترل شده آمریکا بود. لذا ایشان از اخبار خارجی استفاده می کردند و به دیگران اطلاع می دادند.

در زمان جنگ مردم اندونزی بی اعتنا بودند. آنها حتی اگر در مالزی حوادثی اتفاق بیفتد بی اعتنا هستند، چه برسد به ایران. مثلا اهل سنت در جنگ اصحاب در مقابل اصحاب، از جمله جمل، که مورخان  اهل سنت ادعا می کنند بسیار قربانی گرفته از اصحاب و تابعین و.... بی اعتنا هستند. با این توجیه که آن رخداد برای آن موقع است و به ما ربطی ندارد و همیشه اینطوری هست. در حالی که این فرهنگ بد، همیشه تاثیرش را دارد و این حاکم بر فرهنگ ماست. آنها مثل شما نیستند که غیرت دارید و هر جا اتفاقی می افتد شما واکنش نشان می دهید.مثلا در آفریقا یک نفر فریاد می زند، شما فریاد می زنید ولی آنجا چون فقر، جهل و تقریبا بی اطلاعی مطلق هست.... لذا از حوادثی که در ایران اتفاق افتاد فقط اگاهان اطلاع داشتند که دو دسته بودند بعضی خوشحال و بعضی ناراحت شدند ولی بخاطر اینکه وهابی تند رو زیاد نبود، بیشتر علما ناراحت شدند. و بعضی از بزرگان ما مثل نور خالص مجید یا همین رئیس جمهور سابق عبدالرحمن واحد و غیره خیلی ایران را مدح کردند.

من در زمان جنگ از تظاهرات ایران خیلی تعجب می کردم. من حتی به بچه ها می گفتم: «این ها کی نان می پزند؟ هر روز تظاهرات می کنند. یک روز برای بمب شیمیایی، نه تنها تظاهرات که می گفتند بیا بریز بمب شیمیایی...... به غیر از جمعه سه روز در هفته تظاهرات بود و می گفتند: «امام چی میگه مرگ بر امریکا...»

 

تاثیرات انقلاب اسلامی ایران در اندونزی - بخش اول

 




نظرات کاربران